{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی ابزار در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۹ نپسندیدن۱
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
Tools
لایک۶ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
أدوات
لایک۴ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Tool
لایک۴ نپسندیدن۱
[توسط مترجم]
[رزومه و انگیزه‌نامه]
Tool
لایک۲ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Werkzeug
لایک۲ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
material
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[رزومه و انگیزه‌نامه]
mittle
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
أداة
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط کاربر]
[مهندسی مواد و متالورژی]
Open the valve by turning the knob anti-clockwise when the ram with the lower die will retract To fit the upper die, the spigot into the adaptor until held firmly in position by a spring loaded ball. Slide the adaptor, with the die, into the dovetails where it will be located and held by spring loaded balls.
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
araçlar



معنی ابزار, معنی ابزار, معنی اfxاc, معنی اصطلاح ابزار, معادل ابزار, ابزار چی میشه؟, ابزار یعنی چی؟, ابزار synonym, ابزار definition,