{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
infusion
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۶
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
تزریق
۶
۰
[توسط مترجم]
[دامپزشکی ]
تزریق
۶
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
تزریق
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انفوزیون
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
تزريق قطرهاى
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ریزش
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرم
معنی infusion, معنی هئبعسهخئ, معنی infusion, معنی اصطلاح infusion, معادل infusion, infusion چی میشه؟, infusion یعنی چی؟, infusion synonym, infusion definition,
معنی assignment
,
ترجمه assignment
به فارسی,
معنی decubitus; درازكش
,
معنی wrench zone
,
معنی کشور اصلیشان تسلیم کردن مقصرین را پس دادن، مجرمین مقیم کشور بیگانه را به ,
,
ترجمه کشور اصلیشان تسلیم کردن مقصرین را پس دادن، مجرمین مقیم کشور بیگانه را به ,
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی