{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
assignment
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
واگذاری
۲
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
وظیفه
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تکلیف
۱
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
ماموریت
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
تخصیص
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کار محوله، ماموریت داشتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اختصاص یا تخصیص دهی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واگذاری (تخصیص)
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
تکالیف
۰
۰
[bbCustoms]
[... عمومی ...]
واگذاری، حواله
معنی assignment, معنی شسسهلئوثئف, معنی assignment, معنی اصطلاح assignment, معادل assignment, assignment چی میشه؟, assignment یعنی چی؟, assignment synonym, assignment definition,
معنی livery
,
ترجمه livery
به فارسی,
معنی run a race
,
ترجمه run a race
به فارسی,
معنی مساله هسه
,
ترجمه مساله هسه
به انگلیسی,
معنی Systematic Review
,
ترجمه Systematic Review
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی