{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
کنسول
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Konsul
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
console
۰
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
consul
۰
۱
[توسط مشتری]
[مهندسی عمران]
overhang
معنی کنسول, معنی کنسول, معنی ljsmg, معنی اصطلاح کنسول, معادل کنسول, کنسول چی میشه؟, کنسول یعنی چی؟, کنسول synonym, کنسول definition,
معنی chat
,
ترجمه chat
به فارسی,
معنی latitude
,
ترجمه latitude
به فارسی,
معنی untutored
,
ترجمه untutored
به فارسی,
معنی انبارشدنی، انبار کردنی
,
ترجمه انبارشدنی، انبار کردنی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی