{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
پوسیدگی
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[دندانپزشکی ]
decay, putrescence
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
putrescence
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
wear
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تعفن
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
decay, putrescence
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Verfall
۰
۰
[توسط مترجم]
[دندانپزشکی ]
decay
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
caries
معنی پوسیدگی, معنی پوسیدگی, معنی /msdb;d, معنی اصطلاح پوسیدگی, معادل پوسیدگی, پوسیدگی چی میشه؟, پوسیدگی یعنی چی؟, پوسیدگی synonym, پوسیدگی definition,
معنی wifelike
,
ترجمه wifelike
به فارسی,
معنی چندلایه های متعامد مرکب
,
معنی امپدانس مغناطیسی
,
ترجمه امپدانس مغناطیسی
به انگلیسی,
معنی visual contact
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی