{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
نمایندگی
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کشاورزی]
representative
۲
۱
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
representación
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
التمثیل
۱
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
representation
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Dealership
۰
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
delegation
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
representative
۰
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
Representative
۰
۰
[توسط مترجم]
[علوم پایه]
agency
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Branch
معنی نمایندگی, معنی نمایندگی, معنی jkاdjb;d, معنی اصطلاح نمایندگی, معادل نمایندگی, نمایندگی چی میشه؟, نمایندگی یعنی چی؟, نمایندگی synonym, نمایندگی definition,
معنی collimator
,
ترجمه collimator
به فارسی,
معنی (otol) لوتو (نوعی بازی)
,
ترجمه (otol) لوتو (نوعی بازی)
به انگلیسی,
معنی Bulletin
,
ترجمه Bulletin
به فارسی,
معنی supervision
,
ترجمه supervision
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی