{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
موتورها
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[Sharif Thesis]
[... عمومی ...]
Engines
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
المحرّکات
معنی موتورها, معنی موتورها, معنی kmتmciا, معنی اصطلاح موتورها, معادل موتورها, موتورها چی میشه؟, موتورها یعنی چی؟, موتورها synonym, موتورها definition,
معنی assigned
,
ترجمه assigned
به فارسی,
معنی کندو)، جای شلوغ و پرفعالیت کندو، کندوی عسل، جمع شدن، دسته شدن (مثل زنبور در ,
,
ترجمه کندو)، جای شلوغ و پرفعالیت کندو، کندوی عسل، جمع شدن، دسته شدن (مثل زنبور در ,
به انگلیسی,
معنی قالب ریزی کردن بنیاد نهادن، ریختن، قالبکردن، ذوب کردن، ریخته گری زمان ماضی واسم فعول dnif، (.tv &.n): برپاکردن
,
ترجمه قالب ریزی کردن بنیاد نهادن، ریختن، قالبکردن، ذوب کردن، ریخته گری زمان ماضی واسم فعول dnif، (.tv &.n): برپاکردن
به انگلیسی,
معنی کاملا، تمام راه، همه، تا دورترین نقطه
,
ترجمه کاملا، تمام راه، همه، تا دورترین نقطه
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی