{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
منصوب
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
appointed
معنی منصوب, معنی منصوب, معنی kjwmf, معنی اصطلاح منصوب, معادل منصوب, منصوب چی میشه؟, منصوب یعنی چی؟, منصوب synonym, منصوب definition,
معنی electroscope
,
ترجمه electroscope
به فارسی,
معنی Mahroo
,
ترجمه Mahroo
به فارسی,
معنی Famine
,
ترجمه Famine
به فارسی,
معنی فحاش هرزه دهن، بدزبان، بددهن، بیعار، هرزهگو، بی عفت
,
ترجمه فحاش هرزه دهن، بدزبان، بددهن، بیعار، هرزهگو، بی عفت
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی