{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
معاون
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
المساعد
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شریک
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Deputy
معنی معاون, معنی معاون, معنی kuاmj, معنی اصطلاح معاون, معادل معاون, معاون چی میشه؟, معاون یعنی چی؟, معاون synonym, معاون definition,
معنی پارادوکس عطف نامربوط
,
ترجمه پارادوکس عطف نامربوط
به انگلیسی,
معنی رای، اخذ رای، دعا، رای دادن
,
معنی غلظت
,
معنی کیفیت زندگی
,
ترجمه کیفیت زندگی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی