{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
مستقل
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۷
۸
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
sovereign
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Standalone
۳
۲
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
non-aligned
۳
۲
[AIDic]
[... عمومی ...]
independent
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
autonomous
۲
۲
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
self-determining
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
tand-alone
۲
۳
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
detached
۲
۷
[توسط مشتری]
[مهندسی صنایع]
Independent
معنی مستقل, معنی مستقل, معنی ksتrg, معنی اصطلاح مستقل, معادل مستقل, مستقل چی میشه؟, مستقل یعنی چی؟, مستقل synonym, مستقل definition,
معنی debt
,
ترجمه debt
به فارسی,
معنی (ezimitigel) قانونی کردن، مشروع کردن، توجیه کردن
,
ترجمه (ezimitigel) قانونی کردن، مشروع کردن، توجیه کردن
به انگلیسی,
معنی پایه پل، شاسی اتومبیل، وزن ثابت و متعلقات ان
,
معنی passivation
,
ترجمه passivation
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی