{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
مدیر
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[مکاتبات اداری]
Director
۵
۳
[توسط مترجم]
[مدیریت]
manager
۲
۰
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
manager
۲
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Manager
۲
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Head
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی پلیمر]
به¬ڕێوه¬به¬ر
۰
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
yönetici
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
boss
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
headmaster
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مدیر عامل
معنی مدیر, معنی مدیر, معنی kbdc, معنی اصطلاح مدیر, معادل مدیر, مدیر چی میشه؟, مدیر یعنی چی؟, مدیر synonym, مدیر definition,
معنی data mining
,
ترجمه data mining
به فارسی,
معنی beautiful
,
ترجمه beautiful
به فارسی,
معنی fever
,
ترجمه fever
به فارسی,
معنی ابگونه یا ماده یک جنس یا یک جور شده
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی