{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
مدیر
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[مکاتبات اداری]
Director
۲
۰
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
manager
۵
۳
[توسط مترجم]
[مدیریت]
manager
۲
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Manager
۲
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Head
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی پلیمر]
به¬ڕێوه¬به¬ر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به¬ڕێوه¬به¬ر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مدیر عامل
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
boss
۰
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
yönetici
معنی مدیر, معنی مدیر, معنی kbdc, معنی اصطلاح مدیر, معادل مدیر, مدیر چی میشه؟, مدیر یعنی چی؟, مدیر synonym, مدیر definition,
معنی Magnitude
,
معنی event
,
ترجمه event
به فارسی,
معنی one-way
,
ترجمه one-way
به فارسی,
معنی boot
,
ترجمه boot
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی