{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
غیرمتمرکز
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
decentralized
۱
۰
[توسط مشتری]
[مهندسی برق]
Decentralized
معنی غیرمتمرکز, معنی غیرمتمرکز, معنی ydckتkclx, معنی اصطلاح غیرمتمرکز, معادل غیرمتمرکز, غیرمتمرکز چی میشه؟, غیرمتمرکز یعنی چی؟, غیرمتمرکز synonym, غیرمتمرکز definition,
معنی Cuneous
,
ترجمه Cuneous
به فارسی,
معنی خوشه کردن خوشه، دسته، گروه، سنبله، دسته کردن، جمع کردن
,
ترجمه خوشه کردن خوشه، دسته، گروه، سنبله، دسته کردن، جمع کردن
به انگلیسی,
معنی (طب) مقرطی، چکشی
,
ترجمه (طب) مقرطی، چکشی
به انگلیسی,
معنی Credit risk
,
ترجمه Credit risk
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی