{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
عملیات
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Mission
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
operation
۱
۰
[توسط مترجم]
[تاریخ]
operation
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی راه آهن ]
operation
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عمل
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
operation
۰
۰
[Sharif Thesis]
[... عمومی ...]
CPTU (نفوذ مخروط)CPTU
۰
۰
[توسط مشتری]
[مهندسی شیمی]
treatment
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
операция
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
Operations
معنی عملیات, معنی عملیات, معنی ukgdh, معنی اصطلاح عملیات, معادل عملیات, عملیات چی میشه؟, عملیات یعنی چی؟, عملیات synonym, عملیات definition,
معنی Machine Design
,
ترجمه Machine Design
به فارسی,
معنی اصل برابری
,
ترجمه اصل برابری
به انگلیسی,
معنی Aflutter
,
ترجمه Aflutter
به انگلیسی,
معنی (erbif) رشته، تار، نخ، بافت، لیف (الیاف)، فیبر
,
ترجمه (erbif) رشته، تار، نخ، بافت، لیف (الیاف)، فیبر
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی