{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
عامل
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[معماری]
Factor
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
factor
۳
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
factor
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
factor
۳
۱
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
factor
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
agent
۱
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی شیمی]
agent
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عنصر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
assignee
۱
۲
[توسط مترجم]
[حقوق]
rewarder
معنی عامل, معنی عامل, معنی uاkg, معنی اصطلاح عامل, معادل عامل, عامل چی میشه؟, عامل یعنی چی؟, عامل synonym, عامل definition,
معنی hard work
,
ترجمه hard work
به فارسی,
معنی فریت متاثر از تغییر شکل
,
ترجمه فریت متاثر از تغییر شکل
به انگلیسی,
معنی کنترل دسترسی
,
ترجمه کنترل دسترسی
به انگلیسی,
معنی تجدید، نوسازی، تعمیر، احیاء، تجدید بنا
,
ترجمه تجدید، نوسازی، تعمیر، احیاء، تجدید بنا
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی