{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
سفارت
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۶ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۸
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
embassy
۱
۰
[توسط مترجم]
[حقوق]
die Botschaft
۱
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
die Botschaft
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
die Botschaft
۰
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
Botschaft
۰
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
السفارة
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Embajada
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Botschaft
۲
۳
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
საელჩო
معنی سفارت, معنی سفارت, معنی stاcت, معنی اصطلاح سفارت, معادل سفارت, سفارت چی میشه؟, سفارت یعنی چی؟, سفارت synonym, سفارت definition,
معنی lactation
,
ترجمه lactation
به فارسی,
معنی learned
,
ترجمه learned
به فارسی,
معنی moving
,
ترجمه moving
به فارسی,
معنی Short- Term Plan
,
ترجمه Short- Term Plan
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی