{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
سرگیجه
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دوار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
головокружение
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
vertigo
۰
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
dizziness
معنی سرگیجه, معنی سرگیجه, معنی sc;d[i, معنی اصطلاح سرگیجه, معادل سرگیجه, سرگیجه چی میشه؟, سرگیجه یعنی چی؟, سرگیجه synonym, سرگیجه definition,
معنی father
,
ترجمه father
به فارسی,
معنی Autogenous
,
ترجمه Autogenous
به فارسی,
معنی fuzzy rule result
,
معنی Happen, اتفاق مي افتد
,
ترجمه Happen, اتفاق مي افتد
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی