{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
دستور
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[معماری]
Order
۱
۱
[توسط مترجم]
[مکاتبات اداری]
Order
۱
۱
[توسط مشتری]
[حقوق]
order
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
command
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
INSTRUCTION
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Curriculum
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
mandate
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
behest
معنی دستور, معنی دستور, معنی bsتmc, معنی اصطلاح دستور, معادل دستور, دستور چی میشه؟, دستور یعنی چی؟, دستور synonym, دستور definition,
معنی export
,
ترجمه export
به فارسی,
معنی fighters
,
ترجمه fighters
به انگلیسی,
معنی promiscuity; بىبندو بارى جنسى
,
معنی introduced
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی