{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
دختر
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
daughter
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Daughter
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Tochter
۱
۲
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
Girl
معنی دختر, معنی دختر, معنی boتc, معنی اصطلاح دختر, معادل دختر, دختر چی میشه؟, دختر یعنی چی؟, دختر synonym, دختر definition,
معنی Absolute Price
,
ترجمه Absolute Price
به فارسی,
معنی فاکتورهای فردی
,
ترجمه فاکتورهای فردی
به انگلیسی,
معنی Solubility
,
ترجمه Solubility
به فارسی,
معنی full body
,
ترجمه full body
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی