{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
حسگر
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۸
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
sensor
۸
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مواد و متالورژی]
sensor
۸
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
sensor
۸
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
sensor
۸
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
sensor
۸
۰
[توسط مترجم]
[شیمی]
sensor
۰
۰
[SharifThesis]
[... عمومی ...]
NOAA-AVHRRNOAA-Advanced Very High Resolution Radiometer (NOAA-AVHRR)Sensor
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مؤشر- حساس
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سنسور
۰
۰
[SharifThesis]
[... عمومی ...]
TMOSTotal Ozone Mapping Spectrometer (TOMS)Sensor
معنی حسگر, معنی حسگر, معنی ps;c, معنی اصطلاح حسگر, معادل حسگر, حسگر چی میشه؟, حسگر یعنی چی؟, حسگر synonym, حسگر definition,
معنی sloughy
,
ترجمه sloughy
به فارسی,
معنی Profitability System
,
ترجمه Profitability System
به فارسی,
معنی احتراق سوخت و هوا
,
معنی پایداری دینامیکی
,
ترجمه پایداری دینامیکی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی