{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
تمرین
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
exercise
۲
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تمرين/تدريب
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
التدریب
۱
۰
[توسط مترجم]
[پرستاری و پیراپزشکی]
Practice
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
training
۰
۰
[توسط مترجم]
[رزومه و انگیزهنامه]
exercise
۰
۱
[Sharif Thesis]
[... عمومی ...]
Task
۰
۱
[توسط مترجم]
[تربیت بدنی]
training
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Drill
۰
۲
[توسط مترجم]
[تربیت بدنی]
exercise
معنی تمرین, معنی تمرین, معنی تkcdj, معنی اصطلاح تمرین, معادل تمرین, تمرین چی میشه؟, تمرین یعنی چی؟, تمرین synonym, تمرین definition,
معنی مسکن
,
ترجمه مسکن
به انگلیسی,
معنی Renal; كليوى
,
معنی affective engagement
,
ترجمه affective engagement
به فارسی,
معنی concentraion
,
ترجمه concentraion
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی