{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
تخمک
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
بويضة
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
ovum
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
البویضة
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
البويضة
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بویضة
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Egg
معنی تخمک, معنی تخمک, معنی تokl, معنی اصطلاح تخمک, معادل تخمک, تخمک چی میشه؟, تخمک یعنی چی؟, تخمک synonym, تخمک definition,
معنی حکومت موقتی، فاصله فترت، فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر، دوره ,
,
ترجمه حکومت موقتی، فاصله فترت، فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر، دوره ,
به انگلیسی,
معنی موجب ترشح شیر، موجد شیر
,
ترجمه موجب ترشح شیر، موجد شیر
به انگلیسی,
معنی tax
,
ترجمه tax
به فارسی,
معنی malnourish
,
ترجمه malnourish
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی