{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
بو
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
odor
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Запах
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
whiff
معنی بو, معنی بو, معنی fm, معنی اصطلاح بو, معادل بو, بو چی میشه؟, بو یعنی چی؟, بو synonym, بو definition,
معنی be noticed
,
ترجمه be noticed
به فارسی,
معنی تنیزه، ذره، جسمک، (تش.) گویچه(سفید یاسرخ خون , وبافت های غضروفی وغیره)، گلبول
,
ترجمه تنیزه، ذره، جسمک، (تش.) گویچه(سفید یاسرخ خون , وبافت های غضروفی وغیره)، گلبول
به انگلیسی,
معنی Sedation
,
ترجمه Sedation
به انگلیسی,
معنی Pettifog
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی