{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
بحران
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
crisis
۱
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
crisis
۱
۰
[توسط مترجم]
[علوم سیاسی]
Crisis
۱
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
crisis
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
crisis
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
crisis
۱
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
crisis
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
أزمة
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ازمة
۱
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
crisis
معنی بحران, معنی بحران, معنی fpcاj, معنی اصطلاح بحران, معادل بحران, بحران چی میشه؟, بحران یعنی چی؟, بحران synonym, بحران definition,
معنی observability
,
معنی فرستنده و گیرنده
,
ترجمه فرستنده و گیرنده
به انگلیسی,
معنی پسندیده، مرغوب، خواستنی، مطلوب، خوش ایند
,
معنی wastwater
,
ترجمه wastwater
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی