{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
ایستگاه
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
station
۲
۰
[توسط مترجم]
[نفت ، گاز و پتروشیمی]
Station
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
station
۰
۰
[توسط مترجم]
[نفت ، گاز و پتروشیمی]
Estacion
معنی ایستگاه, معنی ایستگاه, معنی اdsت;اi, معنی اصطلاح ایستگاه, معادل ایستگاه, ایستگاه چی میشه؟, ایستگاه یعنی چی؟, ایستگاه synonym, ایستگاه definition,
معنی Consequence; پيامد
,
معنی crystallization
,
ترجمه crystallization
به فارسی,
معنی باتلاقی، لجن زار
,
ترجمه باتلاقی، لجن زار
به انگلیسی,
معنی vacuolar myopathy
,
ترجمه vacuolar myopathy
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی