{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
استان
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
محافظة
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
province
۱
۰
[توسط مترجم]
[مکاتبات اداری]
Province
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کشاورزی]
province
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Provinz
۱
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
province
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
محافظه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پارێزگا¬
معنی استان, معنی استان, معنی اsتاj, معنی اصطلاح استان, معادل استان, استان چی میشه؟, استان یعنی چی؟, استان synonym, استان definition,
معنی Annulus
,
معنی Adam
,
ترجمه Adam
به فارسی,
معنی capsize
,
ترجمه capsize
به فارسی,
معنی drug
,
ترجمه drug
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی