{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
اجرا
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
execution
۴
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
execution
۴
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
execution
۳
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تنفیذ
۴
۲
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Performance
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
enact
۰
۰
[توسط مترجم]
[نفت ، گاز و پتروشیمی]
implementation
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Implementation
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
implementation
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
practice
معنی اجرا, معنی اجرا, معنی ا[cا, معنی اصطلاح اجرا, معادل اجرا, اجرا چی میشه؟, اجرا یعنی چی؟, اجرا synonym, اجرا definition,
معنی affable
,
ترجمه affable
به فارسی,
معنی komisyon
,
معنی خم و اخم
,
ترجمه خم و اخم
به انگلیسی,
معنی (ز.ع.) کوتاه تر از مقدار متوسط، کوچک، کوچولو
,
ترجمه (ز.ع.) کوتاه تر از مقدار متوسط، کوچک، کوچولو
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی