{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
موش
در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی موش, معنی موش, معنی موش, معنی اصطلاح موش, معادل موش, موش چی میشه؟, موش یعنی چی؟, موش synonym, موش definition,
معنی Manganese nanoparticle
,
معنی principle of dimensional homogeneity
,
ترجمه principle of dimensional homogeneity
به فارسی,
معنی در خطر، مطیع کردن، تحت کنترل دراوردن، در معرضبودن , موضوع مطالعه، مطلب، تحت، مادون، تحت تسلط، در معرض نهاد، فاعل، مبتدا، شیی، موضوع، فرد، شخص، مبحث یا قرار دادن
,
ترجمه در خطر، مطیع کردن، تحت کنترل دراوردن، در معرضبودن , موضوع مطالعه، مطلب، تحت، مادون، تحت تسلط، در معرض نهاد، فاعل، مبتدا، شیی، موضوع، فرد، شخص، مبحث یا قرار دادن
به انگلیسی,
معنی Metacognitive
,
ترجمه Metacognitive
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی