{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
work
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
کار
۴
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
کار
۴
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کار
۴
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
کار
۴
۱
[توسط مترجم]
[زبان شناسی]
کار
۳
۰
[توسط مترجم]
[... محتوای عمومی ...]
اثر
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
اثر کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فعل، کار
۰
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Work adam
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
فعالیت کردن
معنی work, معنی صخقم, معنی work, معنی اصطلاح work, معادل work, work چی میشه؟, work یعنی چی؟, work synonym, work definition,
معنی voluntarily
,
ترجمه voluntarily
به فارسی,
معنی اماده کردن، مهیا شدن
,
ترجمه اماده کردن، مهیا شدن
به انگلیسی,
معنی رخسار، رخ، چهره، رو، صورت، لقا، سیما، منظر، نما
,
معنی سالیانه
,
ترجمه سالیانه
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی