{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
verify
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تایید کردن
۳
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
راستی آزمایی
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تایید
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
درستیسنجی؛ بازرسی؛ تصدیق
۱
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
تحقيق كردن،(بررسی کردن)
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بازبینی
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
Confirm
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تاییدکردن، تصدیق کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اثبات کردن
۰
۰
[504words]
[... عمومی ...]
prove to be true; confirm
معنی verify, معنی ذثقهبغ, معنی verify, معنی اصطلاح verify, معادل verify, verify چی میشه؟, verify یعنی چی؟, verify synonym, verify definition,
معنی optometer
,
ترجمه optometer
به فارسی,
معنی Robab
,
ترجمه Robab
به فارسی,
معنی کراون
,
ترجمه کراون
به انگلیسی,
معنی تغییر زاویه بین بازوها
,
ترجمه تغییر زاویه بین بازوها
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی