{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
undiagnosed
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تشخیص داده نشده
معنی undiagnosed, معنی عئیهشلئخسثی, معنی undiagnosed, معنی اصطلاح undiagnosed, معادل undiagnosed, undiagnosed چی میشه؟, undiagnosed یعنی چی؟, undiagnosed synonym, undiagnosed definition,
معنی be fixed
,
ترجمه be fixed
به فارسی,
معنی شل کردن، تضعیف کردن بازکردن، گشودن (زره و مانند ان)، رها یا ازاد کردن
,
ترجمه شل کردن، تضعیف کردن بازکردن، گشودن (زره و مانند ان)، رها یا ازاد کردن
به انگلیسی,
معنی کره، گوی، حباب، زمین، کره خاک، کروی کردن، گرد کردن,
,
معنی Snorkelling
,
ترجمه Snorkelling
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی