{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی turbocharger در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱ 
۰[توسط مترجم]
[مهندسی هوافضا ]
توربوشارژر
۱ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
توربوشارژر
معنی turbocharger, معنی فعقدخراتشقلثق, معنی turbocharger, معنی اصطلاح turbocharger, معادل turbocharger, turbocharger چی میشه؟, turbocharger یعنی چی؟, turbocharger synonym, turbocharger definition,
معنی inhabited, ترجمه inhabited به فارسی, معنی asset, ترجمه asset به فارسی, معنی مرا بسود و فروریخت هرچه دندان بود, معنی کردن دادخواست، بستن، مسدودکردن، بازداشتن، ممنوع , کردن، بجز، باستنثاء، بنداب میل، میله، شمش، تیر، نرده حائل، (مج.) مانع، جای , وکلاء، میکده، بارمشروب فروشی، ازبین رفتن(ادعا) رد , ویژه زندانی در محکمه، (باeht)وکالت، دادگاه، هیئت ,
, ترجمه کردن دادخواست، بستن، مسدودکردن، بازداشتن، ممنوع , کردن، بجز، باستنثاء، بنداب میل، میله، شمش، تیر، نرده حائل، (مج.) مانع، جای , وکلاء، میکده، بارمشروب فروشی، ازبین رفتن(ادعا) رد , ویژه زندانی در محکمه، (باeht)وکالت، دادگاه، هیئت ,
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی