{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
troubleshoot
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۱ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عیبیابی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عیب یابی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خطایابی
۰
۲
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عیبزدایی کردن
معنی troubleshoot, معنی فقخعدکثساتخخف, معنی troubleshoot, معنی اصطلاح troubleshoot, معادل troubleshoot, troubleshoot چی میشه؟, troubleshoot یعنی چی؟, troubleshoot synonym, troubleshoot definition,
معنی ویژگی کیفی
,
ترجمه ویژگی کیفی
به انگلیسی,
معنی Abalienate
,
ترجمه Abalienate
به انگلیسی,
معنی (ر.) مخرج مشترک، برخه مشترک
,
ترجمه (ر.) مخرج مشترک، برخه مشترک
به انگلیسی,
معنی اماده کردن، تدارک دیدن
,
ترجمه اماده کردن، تدارک دیدن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی