{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
trip
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۷
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
سفر
۷
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
سفر
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
لغزش
۲
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
روشن کردن، فعال کردن، به کار انداختن، کشیدن ماشه سلاح
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سفر؛ مسافرت؛ گردشگری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سفر دریایی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سکندری خوردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گام های تند و سبک، گام برداری سریع، پایکوبی کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
پشت پا زدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رحلة
معنی trip, معنی فقهح, معنی trip, معنی اصطلاح trip, معادل trip, trip چی میشه؟, trip یعنی چی؟, trip synonym, trip definition,
معنی Database
,
ترجمه Database
به فارسی,
معنی Seat, صندلي
,
معنی چادر قلندری
,
ترجمه چادر قلندری
به انگلیسی,
معنی چینی، ظروف چینی، پورسلین
,
ترجمه چینی، ظروف چینی، پورسلین
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی