{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی triggered در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
باعث شد
۲ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحریک شده
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
راه انداخته شده
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ایجاد شده
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برانگیخته شدن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رقم زدن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
محرک
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فعال کردن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
راه اندازی شدن
معنی triggered, معنی فقهللثقثی, معنی triggered, معنی اصطلاح triggered, معادل triggered, triggered چی میشه؟, triggered یعنی چی؟, triggered synonym, triggered definition,
معنی nonchalance, ترجمه nonchalance به فارسی, معنی profuse, ترجمه profuse به فارسی, معنی undercurrent, ترجمه undercurrent به فارسی, معنی ascendant, ترجمه ascendant به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی