{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
transplant
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
پیوند
۱
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
کاشت
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
فرا کاشتن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
نشا کردن
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
پيوند
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
پیوند کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
پیوند زدن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
نشاء زدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نشاءزدن
۰
۱
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
پیوند عضو
معنی transplant, معنی فقشئسحکشئف, معنی transplant, معنی اصطلاح transplant, معادل transplant, transplant چی میشه؟, transplant یعنی چی؟, transplant synonym, transplant definition,
معنی begin
,
ترجمه begin
به فارسی,
معنی gabardine
,
ترجمه gabardine
به فارسی,
معنی leading strand; رشتۀ مقدم، رشتۀ پیشتاز
,
معنی خود زنی
,
ترجمه خود زنی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی