{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
transmit
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۸ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
ارسال
۳
۰
[توسط مترجم]
[فیزیک]
انتقال
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
ناقل شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال، منتقل کردن
۰
۰
[504words]
[... عمومی ...]
send over; pass on; pass along; let through
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال دادن،فرستادن
۰
۰
[LinuxDic]
[... عمومی ...]
فرستادن
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
فرستادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
عبور دادن
معنی transmit, معنی فقشئسوهف, معنی transmit, معنی اصطلاح transmit, معادل transmit, transmit چی میشه؟, transmit یعنی چی؟, transmit synonym, transmit definition,
معنی beaming
,
ترجمه beaming
به فارسی,
معنی cognizance
,
معنی برش های سیب زمینی رادرروغن سرخ کردن، برش سیب , زمینی سرخ کردن(درروغن فراوان)
,
ترجمه برش های سیب زمینی رادرروغن سرخ کردن، برش سیب , زمینی سرخ کردن(درروغن فراوان)
به انگلیسی,
معنی علت وجودی، علت بقا
,
ترجمه علت وجودی، علت بقا
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی