{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی tomography در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴ 
۰[توسط مترجم]
[دندانپزشکی ]
توموگرافی
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پرتونگاری مقطعی
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پرتونگاری
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پرتونگاری
۰ ۰[MedicalDic]
[... عمومی ...]
برشنگارى
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پرتو نگاری
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
لایه نگاری
معنی tomography, معنی فخوخلقشحاتغ, معنی tomography, معنی اصطلاح tomography, معادل tomography, tomography چی میشه؟, tomography یعنی چی؟, tomography synonym, tomography definition,