{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
timely
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
به موقع
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بهموقع
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بگاه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زمانمند
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زمانبندی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بجا
۰
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
وقت شناسی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به موقع جدید
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بهنگام
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بوقت
معنی timely, معنی فهوثکغ, معنی timely, معنی اصطلاح timely, معادل timely, timely چی میشه؟, timely یعنی چی؟, timely synonym, timely definition,
معنی spatiotemporal
,
ترجمه spatiotemporal
به فارسی,
معنی ارباب رجوع، مشتریان، پیروان، موکلین
,
ترجمه ارباب رجوع، مشتریان، پیروان، موکلین
به انگلیسی,
معنی جلوگیری از ابستنی
,
ترجمه جلوگیری از ابستنی
به انگلیسی,
معنی ventricular
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی