{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
though
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
باوجود آن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
1. گرچه، اگرچه، با اینکه، هر چند، گواینکه، با وجودِ اینکه، به رغمِ اینکه، ولو اینکه 2. ولی، بااینهمه، با همة این احوال، معهذا
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
باوجود اینکه
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
گرچه
معنی though, معنی فاتخعلات, معنی though, معنی اصطلاح though, معادل though, though چی میشه؟, though یعنی چی؟, though synonym, though definition,
معنی کمد لباسی
,
معنی بازه اعتبارسنجی
,
معنی Futurists
,
معنی narcolepsy
,
ترجمه narcolepsy
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی