{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
systematic
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سیستماتیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[ریاضی]
اصولی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نظام مند
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
روشمند، سازمان یافته، منظم
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ساختاری
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
نظامدار، نظاممند، نظامیافته
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هدفمند
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اصولی، قاعده دار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نظام
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
ترتیبی
معنی systematic, معنی سغسفثوشفهر, معنی systematic, معنی اصطلاح systematic, معادل systematic, systematic چی میشه؟, systematic یعنی چی؟, systematic synonym, systematic definition,
معنی aspect ratio
,
ترجمه aspect ratio
به فارسی,
معنی پالس - اکو
,
ترجمه پالس - اکو
به انگلیسی,
معنی نتايج نشان داد كه براي مس، آهن و گوگرد پر عيار شدن و براي برخي عناصر مانند سديم بطور عكس كم عيار شدن اتفاق مي افتد.
,
معنی ابرومند، لایق احترام، شرافتمندانه ستوده، محترم، شریف، شایان تعریف، پسندیده، بزرگوار
,
ترجمه ابرومند، لایق احترام، شرافتمندانه ستوده، محترم، شریف، شایان تعریف، پسندیده، بزرگوار
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی