{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی swing در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سوئینگ
لایک۲ نپسندیدن۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نوسان
لایک۱ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
تاب دادن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
چرخش
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
چرخیدن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[فیزیوتراپی ]
یکی از دو فاز اصلی راه رفتن؛ وقتی که پا با زمین تماس ندارد، در هوا در حال حرکت به جلو است و طبیعتا، تحمل‌ وزن ندارد.
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نوسان تاب خوردن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
تاب خوردن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
نوسان
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تاب خوردن، چرخ خوردن



معنی swing, معنی سصهئل, معنی swing, معنی اصطلاح swing, معادل swing, swing چی میشه؟, swing یعنی چی؟, swing synonym, swing definition,