{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
survive
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زنده ماندن
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نجات دادن
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
جان سالم به در بردن
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
جان به در بردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سپری کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به جا ماندن
۰
۰
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
دوام آوردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بر زیستن
۰
۰
[504words]
[... عمومی ...]
live longer than; remain alive after
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
زنده ماندن
معنی survive, معنی سعقذهذث, معنی survive, معنی اصطلاح survive, معادل survive, survive چی میشه؟, survive یعنی چی؟, survive synonym, survive definition,
معنی complex network theory
,
ترجمه complex network theory
به فارسی,
معنی tits
,
ترجمه tits
به فارسی,
معنی knowledge broker
,
ترجمه knowledge broker
به فارسی,
معنی time evolution
,
ترجمه time evolution
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی