{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
supervised
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
نظارت شده
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نظارتی
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
نظارت شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
با ناظر
۰
۰
[bbGeneral]
[... عمومی ...]
نظارت شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[تربیت بدنی]
تحت نظارت
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
نظارتشده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بانظارت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرپرستی شده
معنی supervised, معنی سعحثقذهسثی, معنی supervised, معنی اصطلاح supervised, معادل supervised, supervised چی میشه؟, supervised یعنی چی؟, supervised synonym, supervised definition,
معنی flare
,
ترجمه flare
به فارسی,
معنی linearization
,
معنی ستون
,
معنی پلیمرها
,
ترجمه پلیمرها
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی