{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی stall در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۳ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
واماندگی
لایک۳ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی هوافضا ]
واماندگی
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دکه
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
قصور ورزیدن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
غرفه کوچک، دکه
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
توقف کردن، از حرکت ایستادن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
استال (واماندگی)
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
طفره رفتن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
سر دواندن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ممتوقف شدن



معنی stall, معنی سفشکک, معنی stall, معنی اصطلاح stall, معادل stall, stall چی میشه؟, stall یعنی چی؟, stall synonym, stall definition,