{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
staging
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۱
[توسط مشتری]
[پزشکی]
مرحله بندی، استیجینگ
۳
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
مرحله بندی سرطان
۱
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
مرحلهبندى
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
برصحنه آوری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
صحنهسازی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بر صحنه آوری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مرحله بندی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برگزاری
۰
۲
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مرحلهبندی
معنی staging, معنی سفشلهئل, معنی staging, معنی اصطلاح staging, معادل staging, staging چی میشه؟, staging یعنی چی؟, staging synonym, staging definition,
معنی impregnated
,
معنی furnace
,
ترجمه furnace
به فارسی,
معنی Purchase Date
,
ترجمه Purchase Date
به فارسی,
معنی preoperative
,
ترجمه preoperative
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی