{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
spread
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتشار
۳
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
اسپرد
۲
۰
[توسط مترجم]
[حقوق]
شیوع
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
گسترش
۱
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
انتشار پيدا كردن، گستره
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
شیوع
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منتشر شدن
۱
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
شیوع
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرایت، شیوع
۰
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
وسعت،(گسترش یافته،پهن شدن (کرد)، منتشرکردن)
معنی spread, معنی سحقثشی, معنی spread, معنی اصطلاح spread, معادل spread, spread چی میشه؟, spread یعنی چی؟, spread synonym, spread definition,
معنی rein
,
ترجمه rein
به فارسی,
معنی eyebrow
,
ترجمه eyebrow
به فارسی,
معنی افزایش
,
معنی مدلسازی
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی