{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
specified
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۷
۲
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مشخص شده
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مشخصشده، متمايز شده
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
معین
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اعلام شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خاص
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
مشخص شده
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
معین
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
معهود
معنی specified, معنی سحثرهبهثی, معنی specified, معنی اصطلاح specified, معادل specified, specified چی میشه؟, specified یعنی چی؟, specified synonym, specified definition,
معنی bend
,
ترجمه bend
به فارسی,
معنی hair-splitting
,
ترجمه hair-splitting
به فارسی,
معنی mastodynia
,
ترجمه mastodynia
به فارسی,
معنی term of office
,
ترجمه term of office
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی