{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
situated
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موقعیت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قرارگرفتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
استقرار یافته
معنی situated, معنی سهفعشفثی, معنی situated, معنی اصطلاح situated, معادل situated, situated چی میشه؟, situated یعنی چی؟, situated synonym, situated definition,
معنی sort of
,
ترجمه sort of
به فارسی,
معنی سایت های پرسش و پاسخ گروه محور
,
ترجمه سایت های پرسش و پاسخ گروه محور
به انگلیسی,
معنی جزء
,
ترجمه جزء
به انگلیسی,
معنی چکمه کسی را لیسیدن، تملق گفتن از، چاپلوس
,
ترجمه چکمه کسی را لیسیدن، تملق گفتن از، چاپلوس
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی