{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
sibling
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خواهر/برادر ناتنی
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خواهر یا برادر
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
هم نژاد
۱
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
خواهر و برادر
۰
۰
[LinuxDic]
[... عمومی ...]
برادر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خواهر برادری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خواهر و برادر
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برادر یا خواهر
معنی sibling, معنی سهدکهئل, معنی sibling, معنی اصطلاح sibling, معادل sibling, sibling چی میشه؟, sibling یعنی چی؟, sibling synonym, sibling definition,
معنی درقیدحیات، جاندار، جاودانی زندگی، معاش، وسیله گذران، معیشت، زنده، حی
,
ترجمه درقیدحیات، جاندار، جاودانی زندگی، معاش، وسیله گذران، معیشت، زنده، حی
به انگلیسی,
معنی عضو حزب محافظه کار انگلیس، وابسته به حزب محافظه , کار
,
ترجمه عضو حزب محافظه کار انگلیس، وابسته به حزب محافظه , کار
به انگلیسی,
معنی تحقیر، اهانت، خفت، خواری
,
معنی تجهیزات
,
ترجمه تجهیزات
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی